سایت موج آزادی متعلق به هواداران موسوی:
نظام فعلی قدرت بعد از سه دهه اعمال و در عین حال اختفای خشونت با علنی شدن جریان کهریزک یک بار دیگر دچار بحران شدید مشروعیت در زمینه حقوق بشر شده است. صاحبان قدرت نامحدود در کشور با فاجعه کهریزک ثابت کردند اعدامهای فلهای سال۶۷ و یا قتلهای زنجیرهای نیز بر پایه یک منطق از پیش طراحی و توجیه شده صورت گرفت: منطق خشونت بی حد و مرز و حذف هر صدای مخالف. این منطق با آنچه در تابستان ۸۸ رخداد نیز کاملا خوانایی دارد و همچنان استوار است. سعید امامی، صدراسلام، رادان، مرتضوی، فدایی و دهها اسم ناشنیده دیگرتنها مهرههایی هستند که جایشان بایکدیگر عوض میشود تا یک منطق مشخص را پیش ببرند. اگر در پیشبرد هدف موفق بودند درسمت خویش باقی میمانند و ارتقا مییابند و اگر نبودند توسط «خودی»ها حذف میشوند. آنچه بیش از هر چیز زنگ خطری جدیست تداوم این رویه است. سیزدهم آبان امسال، یعنی درست ۵ ماه بعد ازفاجعه کهریزک، بار دیگر خشونتی بیرویه وبیحد و مرز در خیابانها به وقوع پیوست. این بار تیرها به سمت هوا شلیک شدند اما ونهای مخصوص بازداشت راهپیمایان پر به مقصد رسیدند. گرچه هنوز تحقیقات برای یاقتن هویت دقیق این مقصد یا مقصدهای نامعلوم ادامه دارد اما نام بازداشتگاه دیگری که بیشباهت به کهریزک نیست در این بین به گوش رسیده است. بازداشتگاه خورین ورامین نیز مثل کهریزک با هدف نگهداری مجرمان موادمخدر و معتادان اداره می شده است اما ظاهرا بعد از سیزدهم آبان به محل نگهداری بازداشتیهای ۱۳ آبان تبدیل شده است. خورین ورامین جایی بوده است که خانواده های بازداشت شدگان در پی فرزندانشان در مراجعه به کلانتریها ،دادگاه انقلاب و اوین، نام آن را برای اولین بار در روز سیزده آبان شنیدند واطلاع دقیقی از چند و چون نگهداری عزیزانشان در این محل بی نام ونشان ندارند .این نام یک زنگ خطر دیگر را برای خشونت سازمان یافته علیه بازداشت شدگان برای فعالان حقوق بشر به صدا در آورده است. سوالات مهمی که با کشف این بازداشتگاههای غیرقانونی مطرح میشود این است که حقیقتا چند بازداشتگاه غیرقانونی ناشناخته در ایران وجود دارد؟ چه کسانی مسوولیت این بازداشتگاهها راعهده دارند و از چه مقامی دستورمیگیرند؟ اگر به گفته رئیس سابق قوه قضائیه این بازداشتگاهها تحت نظر قوه قضائیه نیستند(!) پس کدام نهاد مسوولیت آنان را بر عهده دارد؟ آنچه بیش از هر چیز نگران کننده است، دفنهای غیرقانونی و شبانه برخی از کشته شدگان وقایع اخیر است. قربانیانی که هیچگاه هویتشان محرض نشد و چه بساخانوادههایشان همچنان چشم به راه عزیزانشان میان اوین و سایر نهادهای قضایی سرگردان باشند. چه تضمینی وجود دارد که خورین ورامین به یک کشتارگاه دیگر تبدیل نشود؟ کشتارگاهی که قربانیانش، ۵ ماه پس از کودتای ننگین ۲۲ خرداد و خوابیدن تقریبی اعتراضات بدون هیچ سر و صدایی به قطعه ای متروک در گورستانی گمنام منتقل شوند و هیچ منبعی از این وضعیت آگاه نشود؟ شاید بهتر باشد پیش از آنکه فاجعهای دیگررخ دهد مقامات کشور تدبیری درباره خورین ورامین بیندیشند که اگر بار دیگر جنایتی شبیه به کهریزک رخ دهد هیچ تضمینی برای چگونگی واکنش اعتراضی مردم به مسببان اصلی آن وجود ندارد.