۱۳۸۷ تیر ۲۳, یکشنبه

مسبب اصلی این فجایع شخص خامنه ای است نه احمدی نژاد




در ظاهر در این مملکت رییس جمهور شخص اول مملکت است و دارای قدرت و نفوذ. بسیاری از مردم عادی نیز بر این باورند. اما هم میهن گرامی شما که از احمدی نژاد انتقاد می کنید و او را مسبب اوضاع نابسامان اقتصادی کشور می دانید آیا به راستی باورتان شده است که رییس جمهور در ایران کاره ای است. هنگامی که احمدی نژاد می آید و در باره انکار هلوکاست داد سخن می گوید شما فکر می کنید که حرفهای خودش است. خیر چنین نیست. در ایران مسبب همه بدبختی ها و تیره روزی های ما شخص سید علی خامنه ای است. آقای خامنه ای من از تو ترس و هراسی ندارم. تو از نظر من هیچ ارزشی نداری. تو لیاقت رهبری کشور مرا نداری. این کشور متعلق به امام زمان تو نیست. این کشور مال مردم ایرانست. اگر خمینی شش ماه دیرتر مرده بود دوره ریاست جمهوری تو هم تمام می شد و کس دیگری رهبر می شد. مگر تو که هستی که نتوان از تو انتقاد کرد. نکند باورت شده که با امام زمان ارتباط داری. تو فکر می کنی نزد مردم ایران محبوب هستی. عده ای بسیجی مزدور را دور خودت جمع کرده ای و آنها هم مجیزت را می گویند باورت شده همه اینگونه می اندیشند. عواملت عرصه را بر مردم تنگ کرده اند. ظلم و فساد تمام کشور را برداشته است. تو می دانی فقر یعنی چه؟ بدبختی یعنی چه؟ قرض یعنی؟ گرسنگی یعنی چه؟ تمام ثروت این کشور را به بیگانگان می بخشی مگر ارث پدرت است. مگر تو مالک جان و مال و ناموس مردم هستی. اگر می خواهی از میزان محبوبیتت در جامعه با خبر شوی با لباس مبدل بیا توی خیابون فقط سوار دو سه تا تاکسی شو از میزان ارادت مردم نسبت به خودت با خبر می شوی. شوق زیستن را در همه کشته ای. امیدی به آینده ندارم. دلم میخواد بمیرم اما نه مثل محمدی ها نه مثل فیض مهدوی ها. خون ما بیخود دارد هدر می رود. می خواهم با تو بجنگم بعد توسط عواملت کشته شوم. سلاح من قلم من است سلاح تو هزاران مزدور سینه به چاکت است که برای چند هزار تومان مثل آب خوردن آدم می کشند. تو همه را دشمن می دانی تاکنون نشده است که بگویی مخالفان ما همیشه می گویی دشمنان ما. معلمان را کارگران را زنان را خلاصه هر که را با حکومت شما مخالف است را دشمن می نامید. چطور است که همه مردم ایران دشمن شما هستند. در آیین شما جایی برای مخالفان نیست. یا همه باید موافق باشند یا کشته شوند. دل من از دست مردم شکسته است. آنها که ظلم را می بینند اما جرات اعتراض را ندارند. با شما هستم ای مردم ایران آیا اینگونه زیستن ارزشی دارد؟ زندگی بخور و نمیر چه ارزشی دارد؟ شما چه لذتی از زندگی می برید؟ تمام ثروت کشور در دست عده ای آخوند است. آیا از خود بیزار نمی شوید وقتی می شنوید که ثروت کشور را آخوندها به اعراب پیشکش می کنند؟ آیا از خود بیزار نمی شوید وقتی می بینید آخوندها برای بقای خود کشور را تاراج می کنند؟ تو را به خدا بس است. من هم مسلمان هستم اما شما را به همان محمدی که به او اعتقاد دارید بس است خواری و ذلت. مگر امام حسین شما نگفته است که من زیر بار ذلت نمی روم شما که داعیه ادامه راه او را دارید پس چرا سکوت کرده اید. نکند فکر می کنید آمریکا می آید و اینها را بیرون می اندازد و آزادی را به شما هدیه می کند؟ این کشور مال من و توست. خودمان باید آزادش کنیم. آزادی هزینه دارد. زندان دارد. مرگ دارد. از هستی ساقط شدن دارد. بیچاره شدن دارد. مرگ عزیز دارد. بدون دادن هزینه کاری از پیش نمی رود. نافرمانی مدنی و دیگر نسخه هایی از این دست کارایی ندارند. مگر ما چند بار به دنیا می آییم که اینگونه زندگی بکنیم. آقایان برای بقای حکومتشان از هیچ جنایتی رویگردان نیستند. اگر شده همه مردم ایران را می کشند همه ثروتهای کشور را به باد می دهند. قدرت بسیار شیرین است و بسیار دل کندن از آن سخت است. هموطن من آخوندها دارند کشور ما را نابود می کنند. نگذارید آیندگان به بی غیرتی ما بخندند و تف و لعنتشان را نثارمان کنند. نگذارید. اندکی فکر کنید...

هیچ نظری موجود نیست:

لیست پراکسی